Monday, January 12, 2009

بانو فرح پهلوي بروايت فاميلش

خبرگزاري انتخاب : احمدعلي مسعودانصاري از اقوام فرح (همسرشاه) و فرزند يکي از مسئولين وزارت خارجه در دوره پهلوي بوده است.وي سالها از ياران و نزديکان دربار شاه بود که در حلقه خصوصي جلسات شاه در دربار حضور داشت وي در خاطرات خود نوشته است:يک نکته مهم ديگري که در اين سفر پيش آمد مسئله جوادي غداستان دوران تحصيل فرح و استاد دانشگاهف و فرح غهمسر شاهف بود و آن اينکه در رفت و آمدهاي مکرر به دربار به وجود يک رابطه غير عادي بين فرح و جوادي پي برده بودم و چند بار به طرق مختلف و با اخم و تخم به جوادي حالي کرده بودم که اين سردر پرده باقي نمي‌ماند اما تاثيري نداشت. من هم که اصولا با مسائل غيراخلاقي سرناسازگاري داشتم در فرصتي که در اين سفر پيش آمد مسئله روابط غيرعادي فرح با جوادي را با خانم ديباغ مادر فرحف در ميان گذاشتم و اين را بيشتر يک مسئله فاميلي مي‌دانستم و صلاح را در آن دانستم که آن را با خاله‌ام در ميان بگذارم. خانم ديبا حقا ناراحت شد و ظاهرا بعد از اين سفر، با عتاب و خطاب مسئله را با فرح در ميان گذاشته بود و مدتي بعد در تهران فرح با حالت عصبانيت خطاب به من گفت: حالا ديگر براي مادرم درباره رفتار من جاسوسي مي‌کني؟، و من بدون اينکه به ريشه قضيه اشاره کنم، جواب دادم : من براي کسي جاسوسي نکرده‌ام وظيفه خانوادگي‌ام را انجام دادم، که اين ماجرا و دنباله آن بماند تا بعد». در بخشي ديگر از اين کتاب آمده است: در اين جا بد نيست کمي درباره رئيس کل تشريفات يعني هرمزقريب بگويم که سالهاي سال اين سمت را به عهده داشت و در اين اواخر معلوم شد از آن آدم‌هاي زدوبند چي روزگار بوده است و در تمام فعاليت‌هاي نان و آبدار دست و سهم داشته است و حتي معلوم شد که در اعطاي نشان‌هاي درباري هم با گرفتن حق و حساب اعمال نفوذ مي‌کرده است و خلاصه کلام آنقدر افتضاح کار بالا گرفت که ناگزير برکنارش کردند و به عنوان سفير، او را به رم فرستادند که لابد ثروتي را که اندوخته بود در پايتخت باستاني رم و با استفاده از امکانات سفارت بخير و خوشي و در کمال آرامش به مصرف برساند، البته قريب بعدا از رم احضار شد و صحبت محاکمه او هم به ميان آمد که عملي نشد و به هرحال با رئيس تشريفات کل آجودانهاي شاه، که تعدادي آجودان نظامي و تعدادي کشوري بودند، کار مي‌کرد و هرجا که شاه مي‌رفت چه در مسافرت خارج و چه داخل تعدادي از اين آجودانها او را همراهي مي‌کردند.علاوه بر آجودانها عده‌اي هم بودند که کارشان برنامه‌ريزي‌هاي تشريفاتي و تمشيت اموري از اين قبيل بود و اينها را روساي تشريفات مي‌گفتند و گفتني اينکه در آن موقع پست آجوداني شاه از سمت‌هايي بود که خيلي‌ها براي آن سرودست مي‌شکستند و بعضي‌ها با داشتن سمت‌هاي مهم مملکتي خود را به آب و آتش مي‌زدند که يک حکم آجوداني هم بگيرند
اصل متن

No comments:

 
Locations of visitors to this page