فرح در فرانسه سه دوست جدید به نامهای« لیلی امیر ارجمند » و « کریم پاشا بهادری» و«فریدون جوادی » برای خود یافت. لیلی امیر ارجمند بعدها در کاخ پهلوی به جرگه دوستان دربار، و سپس همه کاره فرح در کانون پرورش کودکان در آمد. لیلی امیرارجمند از مبتذلترین زنانی بود که مظهر فساد دربار بود. ملکه مادر در توصیف خانم امیر ارجمند میگوید: «این خانم یک زن بی بند و بار و آزاد از هر نوع قید و بند بود ... گاهی اوقات ده، پانزده، بیست زن از کارکنان دربار و ندیمه ها و خدمه و دوستانش را لخت، لخت مادرزاد میکرد و در استخر کاخ بدون هیچ پوششی شنا میکردند.»
یک مرتبه آقای صاحب اختیار سرپرست خدمههای کاخ در مورد این عمل به لیلی اعتراض کرد و گفت: « این کار در جلوی کارگران کاخ خوب نیست. لیلی گفت:« بگذار نگاه کنند برای سوی چشمشان خوب است.»
لیلی امیر ارجمند میگفت: « اگر آدمها در حضور هم معاشقه، مغازله و زناشویی کنند، لذتش دو چندان میشود و خودش همیشه مجالس چند نفره راه میانداخت و گاهی که مرد کم میآوردند از همین خدمه دربار صدا میکردند و میبردند به داخل محفل خودشان.» شوهر لیلی امیر ارجمند حسین علی امیر ارجمند از او بی غیرتتر بود، « هر وقت مردی زنش را میبوسید او مؤدبانه تشکر میکرد. »
مادر فرح از فساد این دوست شبانهروزی فرح تعجب میکند و مینویسد: « البته من از بی پروایی جنسی لیلی ناراضی بودم، به ویژه در مسافرتهای نوشهر و کیش عادت داشت بدون هیچ پوششی وارد دریا شود و برایش اهمیتی نداشت که دهها نفر نگهبان و گاردی ها دارند او را تماشا میکنند.»
خانم امیر ارجمند در همان دوران تحصیل در فرانسه «تغییر دین داده و به کاتولیک گرویده بود.» لیلی امیر ارجمند با این همه فساد، شب و روز در کنار فرح بود، هرگاه در تهران بودند، در کاخ بود و هرگاه مسافرت میرفتند ملتزم رکاب بود. امیر ارجمند چنان به فرح علاقه نشان میداد که « سعی میکرد در طرز لباش پوشیدن و آرایش شبیه فرح باشد.» و فرح نیز سعی می کرد در بی بندو باری شبیه امیر ارجمند باشد.
به گفته محافظ شاه « این خانم از دوستان ملکه فرح دیبا بود، خیلی از کارهای آنها مثل هم بود. مثلاً در وقاحت و بی شرمی کاملاً شبیه هم بودند. از این که جلوی مردم لخت قدم بزنند لذت میبردند. البته گاهی فرح در اثر فشار مادرش کمی رعایت میکرد.»
البته یک لیلی دیگری نیز به نام « لیلی دفتری » دختر سرتیپ دفتری که در وقاحت دست کمی از امیر ارجمند نداشت، جزء حلقه دوستان فرح بود. این دو نفر نیز « وقتی که در نوشهر همراه فرح بودند با وضع قبیحی روی ماسهها میخوابیدند و در مقابل سربازان گارد حرکات شنیعی میکردند. خود فرح هم دست کمی از آنها نداشت و حتی به یک عکاس اجازه داده بودند که ... »
معروفترین فساد جنسی فرح کشف رابطه او با فریدون جوادی بود. « فریدون جوادی از قدیمیترین دوستان ایام تحصیل فرح در پاریس و در واقع اولین دوست او در فرانسه بود.» به دنبال فرح، جوادی نیز به دربار راه یافت. جوادی دوست سفر و حضر فرح بود. در مسافرتی که فرح و دوستانش به خجیر در منطقه جاجرود رفته بودند، فرح با جوادی مشغول معاشقه بودند که یکی از سربازان گارد آنها را مشاهده میکند. سرباز چون جرأت اعتراض به فرح را نداشته به فریدون جوادی اعتراض میکند. این سرباز از لرهای خرمآباد بود و چون متعصب بود نزد فرماندهاش سرهنگ بیگلری میآید و میگوید: « ما خیال میکردیم از یک زن عفیفه نگهبانی میکنیم و نمیدانستیم که این طور مسایلی هم در میان است. » سرانجام سرباز را با تهدید و تحبیب و خریدن یک باب مغازه مرخص میکنند.
رابطه فرح و جوادی در این دربار امر غیر منظرهای جلوه نمیکرد و تنها در موقع بروز رقابتها و حسادتها تجلی میکرد. فرح نه تنها از فاش شدن این ماجرا واهمهای نداشت بلکه دستور داد تا اتاق یکی از مأموران گارد را در اختیار جوادی قرار دهند تا نزدیک او باشد.
ملكه مادر در این رابطه معتقد است فرح، عمداً و عالماً کاری میکرد که به محمدرضا لطمه بخورد. ملکه مادر در عکس العمل به این ماجرای عشقی مینویسد:
« خوب چه کار میتوانستم بکنم؟ اگر میخواستم به محمدرضا بگویم درست نبود و پسرم ناراحت میشد. این بود که خودم فرح را خواستم و به او نهیب زدم که زنیکه گدا زاده خجالت نمیکشی این قبیل کارها را در جلوی چشم کارکنان دربار انجام میدهی؟»
البته ملکه پهلوی در مورد غیرت محمدرضا گزافه گویی میکند. چطور ممکن است شاهی که خواهر و مادرش در پیش چشمش به هرزگی میپرداختند از رابطه همسرش ناراحت شود؟ شاید پاسخ فرح به ملکه پهلوی تأییدی بر استنباط ما باشد.
« فرح گفت: درست گفتهاند شاه میبخشد، شیخ علی خان نمیبخشد! خود محمدرضا مرا آزاد گذاشته، آن وقت به تو حساب پس بدهم؟ من آزاد هستم و اختیار پایین تنهام را دارم !»
اختیار پایین تنه ظاهراً از اعتقادات راسخ فرح بوده است. یک بار دیگر که فرح به خاطر خوابیدن با فریدون جوادی در یک اتاق در بیمارستان قاهره مورد اعتراض احمد علی انصاری قرار میگیرد، همین پاسخ را میدهد که همه اختیار پایین تنه خودشان را دارند. »
فرح گاهی اوقات رعایت شأن جایگاه ملکه را نمیکرد و با هر بی سر و پایی طرح مراوده میریخت. از جمله با مربی سوئیسی اسکیاش که یک نجار بود در حال معاشقه دیده شد.
رفتار جلف فرح در کاخ یک مرتبه شاه را نیز به خشم آورد. او در پاسخ به فرح که از شاه میخواست استراحت بیشتری بکند با لحنی« پرخاش کنان گفت: تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد و آن هم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگلها که دور و برتان ول میگردند دست بردارید. وقتی این جور آدمها دور و برم را گرفتهاند چطور انتظار دارید استراحت کنم؟»
زمانیکه فرح در سال 1346 به نیابت سلطنت رسید، وی محل زندگی خود را از کاخ سعدآباد به نیاوران تغییر داد. فرح با القابی چون علیاحضرت و شهبانو صدا زده می شد ولی رفتار و کردار او در خور یک ملکه نبود. به قول اسکندر دلدم ماده گاوی بود که برای شاه گوساله ای به نام رضا آورد و اگر بچه دار نمی شد به سرنوشت ثریا اسفندیاری همسر قبلی شاه دچار می شد. شاه اصولاً از زنها زود خسته می شد و به دنبال تنوع بود، شاه از دهه پنجاه به بعد با دختری به نام گیلدا آزاد معروف به طلا آشنا شد. طلا خواهرزاده فرخرو پارسا (وزیر علوم و آموزش عالی) بود. رابطه شاه و فرح کم کم به هم ریخت و دیگر با هم کاری نداشتند. فرح هم کریم پاشا بهادری را به کاخ نزد خود آورد و رئیس دفتر فرح شد و دوستش لیلی امیرارجمند که همزمان با کا.گ.ب و انتلیجنس سرویس کار می کرد نیز وارد کاخ شدند. لیلی امیر ارجمند همیشه لخت مادرزاد در استخر کاخ شنا می کرد و فرح هم در این مدت با افرادی چون دکتر نقابت، فریدون جوادی، پرویز ثابتی، داریوش همایون و حتی مربی ورزش خود رابطه مراوده ای داشت. فرح بعد از فروپاشی رژیم پهلوی در خارج پولهای بادآورده که همان ثروت و سرمایه ملت ایران بود و بیش از 22 میلیارد دلار می باشد را برای بنیادهای به اصطلاح بشردوستانه خارجی ها خرج می کند
یک مرتبه آقای صاحب اختیار سرپرست خدمههای کاخ در مورد این عمل به لیلی اعتراض کرد و گفت: « این کار در جلوی کارگران کاخ خوب نیست. لیلی گفت:« بگذار نگاه کنند برای سوی چشمشان خوب است.»
لیلی امیر ارجمند میگفت: « اگر آدمها در حضور هم معاشقه، مغازله و زناشویی کنند، لذتش دو چندان میشود و خودش همیشه مجالس چند نفره راه میانداخت و گاهی که مرد کم میآوردند از همین خدمه دربار صدا میکردند و میبردند به داخل محفل خودشان.» شوهر لیلی امیر ارجمند حسین علی امیر ارجمند از او بی غیرتتر بود، « هر وقت مردی زنش را میبوسید او مؤدبانه تشکر میکرد. »
مادر فرح از فساد این دوست شبانهروزی فرح تعجب میکند و مینویسد: « البته من از بی پروایی جنسی لیلی ناراضی بودم، به ویژه در مسافرتهای نوشهر و کیش عادت داشت بدون هیچ پوششی وارد دریا شود و برایش اهمیتی نداشت که دهها نفر نگهبان و گاردی ها دارند او را تماشا میکنند.»
خانم امیر ارجمند در همان دوران تحصیل در فرانسه «تغییر دین داده و به کاتولیک گرویده بود.» لیلی امیر ارجمند با این همه فساد، شب و روز در کنار فرح بود، هرگاه در تهران بودند، در کاخ بود و هرگاه مسافرت میرفتند ملتزم رکاب بود. امیر ارجمند چنان به فرح علاقه نشان میداد که « سعی میکرد در طرز لباش پوشیدن و آرایش شبیه فرح باشد.» و فرح نیز سعی می کرد در بی بندو باری شبیه امیر ارجمند باشد.
به گفته محافظ شاه « این خانم از دوستان ملکه فرح دیبا بود، خیلی از کارهای آنها مثل هم بود. مثلاً در وقاحت و بی شرمی کاملاً شبیه هم بودند. از این که جلوی مردم لخت قدم بزنند لذت میبردند. البته گاهی فرح در اثر فشار مادرش کمی رعایت میکرد.»
البته یک لیلی دیگری نیز به نام « لیلی دفتری » دختر سرتیپ دفتری که در وقاحت دست کمی از امیر ارجمند نداشت، جزء حلقه دوستان فرح بود. این دو نفر نیز « وقتی که در نوشهر همراه فرح بودند با وضع قبیحی روی ماسهها میخوابیدند و در مقابل سربازان گارد حرکات شنیعی میکردند. خود فرح هم دست کمی از آنها نداشت و حتی به یک عکاس اجازه داده بودند که ... »
معروفترین فساد جنسی فرح کشف رابطه او با فریدون جوادی بود. « فریدون جوادی از قدیمیترین دوستان ایام تحصیل فرح در پاریس و در واقع اولین دوست او در فرانسه بود.» به دنبال فرح، جوادی نیز به دربار راه یافت. جوادی دوست سفر و حضر فرح بود. در مسافرتی که فرح و دوستانش به خجیر در منطقه جاجرود رفته بودند، فرح با جوادی مشغول معاشقه بودند که یکی از سربازان گارد آنها را مشاهده میکند. سرباز چون جرأت اعتراض به فرح را نداشته به فریدون جوادی اعتراض میکند. این سرباز از لرهای خرمآباد بود و چون متعصب بود نزد فرماندهاش سرهنگ بیگلری میآید و میگوید: « ما خیال میکردیم از یک زن عفیفه نگهبانی میکنیم و نمیدانستیم که این طور مسایلی هم در میان است. » سرانجام سرباز را با تهدید و تحبیب و خریدن یک باب مغازه مرخص میکنند.
رابطه فرح و جوادی در این دربار امر غیر منظرهای جلوه نمیکرد و تنها در موقع بروز رقابتها و حسادتها تجلی میکرد. فرح نه تنها از فاش شدن این ماجرا واهمهای نداشت بلکه دستور داد تا اتاق یکی از مأموران گارد را در اختیار جوادی قرار دهند تا نزدیک او باشد.
ملكه مادر در این رابطه معتقد است فرح، عمداً و عالماً کاری میکرد که به محمدرضا لطمه بخورد. ملکه مادر در عکس العمل به این ماجرای عشقی مینویسد:
« خوب چه کار میتوانستم بکنم؟ اگر میخواستم به محمدرضا بگویم درست نبود و پسرم ناراحت میشد. این بود که خودم فرح را خواستم و به او نهیب زدم که زنیکه گدا زاده خجالت نمیکشی این قبیل کارها را در جلوی چشم کارکنان دربار انجام میدهی؟»
البته ملکه پهلوی در مورد غیرت محمدرضا گزافه گویی میکند. چطور ممکن است شاهی که خواهر و مادرش در پیش چشمش به هرزگی میپرداختند از رابطه همسرش ناراحت شود؟ شاید پاسخ فرح به ملکه پهلوی تأییدی بر استنباط ما باشد.
« فرح گفت: درست گفتهاند شاه میبخشد، شیخ علی خان نمیبخشد! خود محمدرضا مرا آزاد گذاشته، آن وقت به تو حساب پس بدهم؟ من آزاد هستم و اختیار پایین تنهام را دارم !»
اختیار پایین تنه ظاهراً از اعتقادات راسخ فرح بوده است. یک بار دیگر که فرح به خاطر خوابیدن با فریدون جوادی در یک اتاق در بیمارستان قاهره مورد اعتراض احمد علی انصاری قرار میگیرد، همین پاسخ را میدهد که همه اختیار پایین تنه خودشان را دارند. »
فرح گاهی اوقات رعایت شأن جایگاه ملکه را نمیکرد و با هر بی سر و پایی طرح مراوده میریخت. از جمله با مربی سوئیسی اسکیاش که یک نجار بود در حال معاشقه دیده شد.
رفتار جلف فرح در کاخ یک مرتبه شاه را نیز به خشم آورد. او در پاسخ به فرح که از شاه میخواست استراحت بیشتری بکند با لحنی« پرخاش کنان گفت: تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد و آن هم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگلها که دور و برتان ول میگردند دست بردارید. وقتی این جور آدمها دور و برم را گرفتهاند چطور انتظار دارید استراحت کنم؟»
زمانیکه فرح در سال 1346 به نیابت سلطنت رسید، وی محل زندگی خود را از کاخ سعدآباد به نیاوران تغییر داد. فرح با القابی چون علیاحضرت و شهبانو صدا زده می شد ولی رفتار و کردار او در خور یک ملکه نبود. به قول اسکندر دلدم ماده گاوی بود که برای شاه گوساله ای به نام رضا آورد و اگر بچه دار نمی شد به سرنوشت ثریا اسفندیاری همسر قبلی شاه دچار می شد. شاه اصولاً از زنها زود خسته می شد و به دنبال تنوع بود، شاه از دهه پنجاه به بعد با دختری به نام گیلدا آزاد معروف به طلا آشنا شد. طلا خواهرزاده فرخرو پارسا (وزیر علوم و آموزش عالی) بود. رابطه شاه و فرح کم کم به هم ریخت و دیگر با هم کاری نداشتند. فرح هم کریم پاشا بهادری را به کاخ نزد خود آورد و رئیس دفتر فرح شد و دوستش لیلی امیرارجمند که همزمان با کا.گ.ب و انتلیجنس سرویس کار می کرد نیز وارد کاخ شدند. لیلی امیر ارجمند همیشه لخت مادرزاد در استخر کاخ شنا می کرد و فرح هم در این مدت با افرادی چون دکتر نقابت، فریدون جوادی، پرویز ثابتی، داریوش همایون و حتی مربی ورزش خود رابطه مراوده ای داشت. فرح بعد از فروپاشی رژیم پهلوی در خارج پولهای بادآورده که همان ثروت و سرمایه ملت ایران بود و بیش از 22 میلیارد دلار می باشد را برای بنیادهای به اصطلاح بشردوستانه خارجی ها خرج می کند
اصل متن
No comments:
Post a Comment